یکى از راویان حدیث و اصحاب امیرالمومنین، امام علىّ (علیه السلام)حکایت کند:
روزى حضرت امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه را در مسجد دیدم که بر بالاى
منبر نشسته است و در حالى که مشغول صحبت و سخنرانى بود، تبسّمى نمود به
طورى که دندان هایش نمایان گشت، و در ادامه سخنانش فرمود: من در سنین هفت سالگى، با رسول خدا (صلى الله علیه وآله
وسلم) در بیابان مشغول چوپانى بودیم، چون موقع نماز شد، نماز را دو نفرى ـ
به جماعت ـ خواندیم، ابوطالب وارد شد و اظهار داشت: چه مى کنید؟
رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) در جواب چنین اظهار نمود: خداى سبحان
را عبادت و پرستش مى کنیم، تو هم اسلام بیاور و با ما نماز بخوان; و
خداوند متعال را پرستش نما.
سپس حضرت امیر (علیه السلام) در ادامه داستان افزود:
خداوندا! من نمى شناسم بنده اى از امّت پیغمبرت را که قبل از من، همراه
پیغمبرت نماز خوانده باشد، چون از سنّ هفت سالگى با او نماز خوانده ام.
و در روایتى دیگر وارد شده است که امام علىّ (علیه
السلام)فرمود: پیش از آن که کسى با حضرت رسول نماز بخواند، من سه سال همراه
آن حضرت نماز مى خواندم.